گزارش کاملی از آنچه در سمینار «شهر هوشمند و صنعت پرداخت؛ از جدایی تا همگرایی»، گذشت – بخش سوم
ضروت توجه به خرد، فلسه و تاریخچه شهر در پروژههای هوشمندسازی/ هوشمندی پایانی ندارد
مرکز فابا
بزرگنمایی:
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی ایران مراسم نیوز، به نقل از ستاد خبری رویداد ITE، این سمینار در سومین و آخرین روز برگزاری نمایشگاه تراکنش ایران (30 آبان سال جاری)، در سالن بهارستان برگزار شد.
صادق فرامرزی مدیرعامل شرکت فرابوم، دبیر علمی سمینار «شهر هوشمند و صنعت پرداخت...» بود. محمد نژادصداقت مدیرعامل شرکت داتین، شهریار آلشیخ معاون برنامهریزی و توسعه شهرداری مشهد و نیما نامداری معاون توسعه و نوآوری شرکت ارتباط فردا نیز به عنوان سخنران در نشست این سمینار حضور داشتند.
همچنین وحید محمودیان مدیر کسب و کار پرداخت الکترونیک رمیس، حسین قریب مدیرعامل شرکت سیتکس و محمد محمدپور مدیرعامل شرکت آنی تبادل همراه، اعضا کمیته ناظر بر محتوای این رویداد بودند.
در ادامه، قسمت سوم و پایانی آنچه را در این سمینار و همچنین بخش پرسش و پاسخ آن گذشت، میخوانید.
شرح سمینار؛ رقابت شهرهای خلاق برای جذب نخبگان
- صادق فرامرزی دبیر علمی سمینار: مشهد از جمله شهرهایی محسوب میشود که اقداماتی را در حوزه هوشمندسازی انجام داده است. اکنون شهرداریهای برخی از کلانشهرها، هر یک برنامههای خاص خود را در این حوزه به پیش میبرند. آیا مجموعه این اقدامات میتواند به هوشمندسازی کل کشور منجر شود؟ اکنون شهرداریها با یکدیگر ارتباطی دارند؟ آیا نقشهراهی تدوین شده است که ایران را به کشوری هوشمند تبدیل کند؟ آقای آلشیخ در خدمت شما هستیم.
- شهریار آلشیخ معاون شهرداری مشهد: با تصمیم مجمع شهرداران کلانشهرها، نقشهراهی در این مورد تدوین و شهرداریها تلاش کردند با بهرهگیری از مشاوری مشترک در مسیر مشابهی گام بردارند. اما ساختار این نهادها، از یکدیگر جداست و تغییرات مدیریتی نیز روی برنامههای آنها تاثیر زیادی میگذارد. از سوی دیگر، مجمع شهرداران، صرفا موسسهای غیر دولتی است و نمیتواند تصمیمات الزامآور بگیرد. به همین دلایل، اکنون این بحث رها شده است. البته در دنیا نیز شهرها، هویتی نسبتا مستقل دارند و حتی در یک کشور با یکدیگر رقابت نیز میکنند. منظور از شکلگیری شهر خلاق، ایجاد اکوسیستمی برای نوآوری است؛ شهرها برای جذب نخبگان و ایجاد زیستبوم مناسب برای آنها، رقیب هم هستند. حتی اصطلاح حکمرانی در شهر هوشمند نیز به حاکمیت شهرداریها باز میگردد.
- فرامرزی: موضوعی که در مورد جذب نخبگان اشاره کردید، بسیار مهم است. آیا شهرداریها میتوانند چنین افرادی را جذب کنند؟
- آلشیخ: شهرداری هر شهر میتواند با بهرهگیری از مباحث مختلف از جمله امور حمایتی، قانونگذاری و مالیاتی و ایجاد مراکز نوآوری، شرایط کسب و کاری را در شهر، به گونهای فراهم کند که نخبگان ترجیح دهند در آن زندگی و فعالیت کنند. تعریف شهر خلاق همین است.
علاوه بر این، در مباحث اقتصادی نیز میان شهرها رقابت وجود دارد. آنها اکنون به کانون تبادلات اقتصادی در کشورها تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی، بدون شک هوشمندسازی شهرها در بعد اقتصادی، در هوشمندی اقتصاد کل کشور نقش دارد.
از سوی دیگر، بیشتر جمعیت کشور در شهرها زندگی میکنند؛ برای مثال در ایران پیش از انقلاب، نسبت جمعیت روستایی به شهرنشین 70 به 30 بود و اکنون برعکس است. بنابراین هوشمندی مباحث مربوط به سبک زندگی در شهرها، بر شرایط کشور اثر میگذارد. این موضوع در مورد ابعاد دیگر هم صدق میکند.
نباید فراموش کرد که امروز دادههای مختلفی در دنیا تولید میشود که اپها و کسب و کارهای متعددی از آن برای تحلیل شخصیت و سبک زندگی افراد بهره میگیرند. برای مثال سایتها، اپلیکیشنها و موتورهای جستوجوگری مانند فیسبوک، اینستاگرام و گوگل، از کنشهای کاربران خود، دادههای مختلفی را به دست میآورند و با پردازش آنها نسبت به شخصیت و دیدگاههای افراد شناخت کسب میکنند. برای مثال اکنون در پیشبینی انتخابات گاه به جای نظرسنجی از تحلیل نتایج جستوجو در گوگل استفاده میشود.
به هر حال موضوع تولید و جمعآوری داده یکی از موضوعات مهم روز در دنیاست و دیدگاهی مختلفی نسبت به این موضوع در کشورها وجود دارد. برای مثال در سوئد، افراد میتوانند به تراز مالیاتی یکدیگر دسترسی داشته باشند اما در ایران این موضوع به عنوان حریم شخصی مردم تلقی میشود. از سوی دیگر کسب و کارها نیز به دنبال چنین اطلاعاتی نیستند. شهرداری مشهد اعلام کرده است که میتواند دادههای شهری را از طریق رابط کاربری باز، در اختیار هر کسب و کاری که آنها را تقاضا کند، قرار دهد. در عمل مطالبه چندانی در این حوزه وجود نداشته است. همچنین شهرداری مشهد مدتها تلاش کرد و چالشهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا توانست اطلاعات مربوط به املاک را شفاف کند. اکنون دادههای مختلفی از جمله تاریخ ساخت و جرایم و تذکرهای دریافتی، بدون نام مالک منتشر شده است. پیش از عملی شدن طرح، این نگرانی وجود داشت که آیا انتشار آنها تبعات منفیای دارد یا خیر؛ اما در عمل اتفاقی رخ نداد چرا که کسی از این دادهها استفاده چندانی نکرده است. برخی این اطلاعات را حریم شخصی میدانند و برخی نه. قانون باید تکلیف موضوع را مشخص کند. از سوی دیگر، در آمریکا کسب و کارها موظف هستند که اگر کاربری، اپ آنها را از روی موبایل حذف کرد، همه اطلاعات مربوط به او را از روی مرکز داده خود پاک کنند. اما در ایران چنین قانونی وجود ندارد. رگولاتوری باید به این مباحث ورود کند.
این حرف که حاکمیت گاهی در مسیر قانونگذاری اشتباهاتی نیز انجام میدهد، درست است. با وجود این، اگر نهاد سیاستگذار به طور کامل از مسیر نوآوری خارج شود تا کسب و کارهای نوپا، تا زمان مشخص شدن نتایج فعالیتی که انجام میدهند، به راه خود ادامه دهند، لزوما تبعات مثبتی در انتظار جامعه نیست. بخشهای دولتی و خصوصی میتوانند در تعامل با یکدیگر، به استانداردی در فعالیتها برسند که همه بتوانند از آن استفاده کنند. رگولاتوری لزوما بد نیست و در بسیاری مواقع نقش مثبتی دارد. نهاد قانونگذار میتواند از اتلاف سرمایه ملی جلوگیری کند و نقشآفرینی آن ضروری است. اما این امر نباید در مسیر محدودیت باشد؛ رگولاتور باید امکان تبادل دادهها را در ساختارهای باز فراهم کند. برای مثال در گذشته هر بانکی تنها کارت عابربانک خود را میپذیرفت ولی اکنون سالهاست که امکان ارائه خدمات به کارتهای دیگر بانکها نیز وجود دارد. رگولاتوری چنین امکانی را فراهم کرده است.
- فرامرزی: اکنون چند سالی است که بحث شهر هوشمند به صورت پررنگ در جامعه مطرح میشود و سمینارهای مختلفی نیز در این حوزه شاهد بودهایم. اکنون شهرهای کشور در کجای مسیر هوشمندسازی ایستادهاند؟ آقای نژادصداقت لطفا بفرمایید.
- محمد نژادصداقت مدیرعامل شرکت داتین: نمیتوانم ادعا کنم امروز فاصله کمی تا هوشمندی شهرها در ایران مانده، اما کارهای خوبی نیز انجام شده است. اکنون میتوان به مصادیق رضایتبخشی در حوزه هوشمندسازی اشاره کرد. به عنوان یک شهروند، معتقدم خدمات در این حوزه رو به رشد بوده است. در واقع در روشها، ابزارها و فرایندها، اتفاقات خوبی در کشور دیده میشود اما در مدیرتها و چگونگی تخصیص منابع، ضعفهای جدی وجود دارد.
جمعبندی نهایی؛ لزوم توجه به خرد و دوری از مفاهیم انتزاعی
- فرامرزی: این سمینار کمیته ناظری دارد که اعضای آن قرار است بیانیه پایانی را تنظیم کنند. آقای محمدپور در این کمیته عضویت دارند. ایشان روی مفهومی تحت عنوان خردشهر در رابطه با هوشمندسازی کار کردهاند. از آقای محمدپور دعوت میکنم که به ما بپیوندند و در این مورد توضیح دهند که فرایند هوشمندی قرار است تا کجا پیش برود و جایگاه «انسان» در این میان کجاست؟
- محمد محمدپور عضو کمیته ناظر بر محتوای سمینار: ابتدا باید به یک نکته اشاره کنم؛ در این رویداد هر زمانی که به موضوع پرداخت اشاره میشد بیشتر منظور پول فیات به عنوان ارز رایج بود. در حالی که امروز در دنیا پرداختهای دیجیتال و رمز ارزها، جایگاه ویژهای دارند. هر چند نقدیهای جدیای میتوان به این فناوری وارد کرد، اما به هر حال امکان نادیده گرفتن آن نیز وجود ندارد. البته برخی تصور میکنند که رمز ارز میتواند معجزهوار، بسیاری از مشکلات را حل کند؛ در حالی که اینگونه نیست. مساله این است که اقتصاد دیجیتال همه داشتههای خود را به همتای کلاسیک خود تحمیل خواهد کرد. شکی در این مورد وجود دارد؛ مگر در شرایطی که کشوری بخواهد به کل امور دیجیتال را کنار بگذارد. به هر روی، در صحبت از شهر هوشمند، نباید پرداخت دیجیتال را فراموش کرد. این موضوع چندان قابل رگولاتوری هم نیست. رمز ارزها تحت کنترل سیستم متمرکز قرار نمیگیرند و به سمت نظارتهای ریاضیمحور میروند.
آقای نامداری، تعریف هوشمندسازی شهر را هرگونه مداخله در تعامل افراد با محیط و ایجاد تجربهای جدید دانستند. من این نکته را اضافه میکنم که هر چند، تعریف هوشمندی و دیجیتالی شدن یکی نیست اما بدون توجه به دومی، هوشمندسازی تحقق پیدا نمیکند. هدف از هوشمند کردن شهرها این است که امکان تصمیمگیری درست وجود داشته باشد. برای این منظور باید با بهرهگیری از فرایندها، نرمافزارها و سختافزارهایی، دادههای شهری را جمعآوری کرد. موضوع جمعآوری، پردازش و تحلیل دادهها، اهمیت زیادی دارد. با شکلگیری و گسترش فناوری هوش مصنوعی، این موضوع ابعاد جدیدی پیدا کرده و حرکت در این مسیر اجتنابناپذیر است
در بحث شهرداریها که مورد توجه آقای آلشیخ قرار داشت، باید به بحث حاکمیت هوشمند توجه کرد. در این مورد، موضوع مالکیت مطرح نیست. حتی اگر قوانین نیز چنین موضوعی را برای شهرداریها مجاز دانسته باشند، باید توجه داشت روشهای سنتی «اداره شهر» بر مبنای تفکر مالکیتی قرار دارند و امروز دیگر این مساله موضوعیت پیدا نمیکند. در شهر هوشمند، باید پلتفرمی برای اداره کردن هر شهر وجود داشته باشد. لازم نیست که چنین پلتفرمی را حتما خود شهرداری ایجاد کرده باشد؛ این نهاد میتواند کار طراحی آن را به بخش خصوصی واگذار کند.
در بسیاری از کشورها مساله هوشمندسازی به عنوان هدفی ویژه و مجزا مد نظر نیست. اروپا، به مقوله شهر هوشمند به عنوان زیرمجموعه نسل چهارم صنعت نگاه میکند. در چین نیز برای سال 2025 هدفگذاریهایی انجام شده که یکی از آنها هوشمندسازی است. در ژاپن، این مقوله تحت عنوان جامعه پنجم مطرح میشود. بشر تا کنون حضور در چهار جامعه شکار، کشاورزی، صنعتی و اطلاعاتی را طی کرده است. حال، ژاپن، مرحله پنجمی را تعریف میکند. در انقلاب صنعتی چهارم، فناوریهایی چون رایانش ابری، بلاکچین و اینترنت اشیا اهمیت زیادی پیدا کردهاند. اما از نظر این کشور آسیای شرقی، جامعه پنجم دو بستر اصلی دارد. نخستین مورد آن، اینترنت مردم یا IOP است؛ به معنای از درهمتنیدگی مواردی چون حاکمیت، مردم، اقتصاد و کسب و کارها. به عبارت دیگر، مردم، در محور این جامعه قرار میگیرند. ژاپن، بستر دوم این مفهوم، را فناوری شناختی میداند. این کشور هر دو مقوله را مبنای توسعه خود قرار داده است.
در ایران، همانگونه که اشاره شد به یکباره مفهوم شهر هوشمند پررنگ شده است و مباحث زیادی در مورد آن مطرح میشود. به نظر نمیرسد اهداف بالادستیای در این حوزه وجود داشته و برنامهریزی درازمدتی صورت گرفته باشد.
چکیده همه تعاریف موجود در مورد شهر هوشمند، آن را شهری میداند که با استفاده از بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات، آسایش و آرامش را برای مردم فراهم کند. از سوی دیگر، خود فناوری نیز تعریفی به شدت انسانی دارد. در زبان یونان باستان هر آنچه را که بشر میآفرید، تکنو نامیده میشد. فناوری اطلاعات نیز به معنای درهمآمیختگی انسان، مکانیزمها و ساختارها، ابزار و دادههاست. بنابراین شهر هوشمند را نمیتوان بدون تکنولوژی تعریف کرد. موضوع «عقلانیت» نیز اهمیت زیادی دارد. این مفهوم، به معنای تفکر؛ با بهرهگیری از استدلال و ابزارهای وابسته به آن است. بنابراین شهر هوشمند نیز باید عقلانی باشد که باز هم ویژگیای انسانی محسوب میشود. چنین شهری با «انسان عاقل و زیرک» سر و کار دارد. واژه smart در این اصطلاح به معنای باهوش نیست؛ بلکه باید آن را زیرک معنی کرد.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در این حوزه «دانش» است. این واژه را میتوان مجموعهای از ایدهها، اندیشهها، علوم و تکنولوژی، اطلاعات و ابزارها دانست. در بحث شهر هوشمند، «دانایی» نیز اهمیت زیادی دارد. این مفهوم به معنای دانشی است که در جامعه جریان دارد. یکی از کارکردهای هوشمندسازی، ایجاد همین جریان است. بنابراین میتوان شهر هوشمند را شهر دانایی دانست که نوعی سرمایه فکری و اجتماعی محسوب میشود. به دلیل وجود همین ویژگیهای انسانی، نمیتوان آن را صرفا شهری دیجیتال تعریف کرد.
بنابراین شهر هوشمند باید بر اساس فناوریها اطلاعاتی و ارتباطی، از جمله اینترنت اشیا و تلفن همراه شکل بگیرد. همچنین در هوشمندسازی، ویژگیهای محلی و بومی نیز اهمیت زیادی دارند و نمیتوان الگویی ثابت برای آن در نظر گرفت. هر شهری باید نقشه راه ویژه خود را تعریف کند که بر مبنای فلسه، بینش و تاریخچه مشخصی قرار داشته باشد. ما به چنین مباحثی توجه چندانی نمیکنیم. ایران، کشوری تاریخی است اما تاریخمند نیست. به این معنا که مدیران و افراد، تصمیمهای خود را بر اساس مطالعات تاریخی و تحلیل چرایی رخدادهای گذشته نمیگیرند. در حالی که مفهوم «خردشهر» بر توجه به این موضوعات در هوشمندسازی تاکید میکند. «خرد»، در ادبیات ایران، معنای جدی و مهمی دارد. اگر فناوری بر پایه داشتههای کشور قرار بگیرد، نتیجه مثبتی بر جای میگذارد. یکی از دلایلی که تجربههای هوشمندسازی در ایران به موفقیت چندانی نرسیدهاند، این است که تصمیمات، بر اساس تجربه کشورهای دیگر گرفته میشود؛ نه داشتههای خود ما.
خرد در اندیشه ایرانی به معنای هماندیشی و همپرسی یا به عبارت دیگر، درک عقلانیت و احساسات یکدیگر است. خردشهر نیز سرمایهای فکری و احساسی است که با گذشته، حال و آینده مردم ارتباط دارد. شهروند چنین شهری باید عاقل و مهرورز باشد؛ در حالی که شهر هوشمند با عاقل زیرک مواجه است. در این جامعه، فناوریهایی چون اینترنت مردم یا اینترنت ارزشها، کاربرد زیادی دارند. احیای سنتها و ارزشهای گذشته نیز الزامی است. شرکتهای پرداخت میتوانند با ایفای مسئولیت اجتماعی خود، به صورت واقعی و نه نمایشی، در حرکت جامعه به سمت خردشهر موثر باشند.
- نیما نامداری معاون شرکت ارتباط فردا: به اعتقاد من باید مراقب باشیم که مباحث، حالت انتزاعی پیدا نکنند. چنین موضوعاتی قابل سنجش و دلبستگی نیست. شهر هوشمند جایی است که شهروندان در آن احساس کنند کیفیت زندگی آنها ارتقا پیدا کرده است. هر پروژهای در این حوزه تعریف شود باید تمایل مردم را به مهاجرت از آن شهر، کاهش دهد. ممکن است هر فناوری پیچیده یا بسیار سادهای چنین تاثیری داشته باشد. اما هر چقدر هم که کار بزرگی انجام شود اما در نهایت تمایل بقای شهروندان در شهر افزایش نباید، بیفایده است. البته که باید پارادایم ذهنی و الگو نیز وجود داشته باشد اما در نهایت باید تغییر قابل سنجشی رخ دهد که شهروندان آن را ببینند و لمس کنند. به ویژه در مورد عملکرد نهادها، باید به برونداد آنها و تاثیری که بر زندگی مردم میگذارند، توجه داشت. شهر هوشمند، شهری است که با بهرهگیری از فناوری، کیفیت زندگی مردم را به صورت محسوسی تغییر دهد.
پرسش و پاسخ؛ هوشمندی پایانی ندارد
- علی احمدی عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی: در بحث هوش مصنوعی، یکی از مباحثی که بررسی میشود این است که سطح یادگیری ماشین تا کجا پیش میرود و آیا روند مناسبی را تا کنون طی کرده است یا خیر. در مورد شهر هوشمند نیز اگر شهرداریها تعریف و هدفی برای این مفهوم در نظر میگیرند، باید معیاری برای سنجش فرایندی که طی میکنند نیز داشته باشند. تیمهای نظارتی باید روند اجرا را ارزیابی کنند تا مشخص شود کار چگونه پیش میرود و آیا تا کنون اثراتی که باید را داشته است یا خیر؟ آیا چنین تیمهایی در شهرداریها وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی باشد، لازم است که این مشکل حل شود. نمیتوان فقط در قالب ذهنی عمل کرد و ناظران باید میزان پیشرفت سالانه در حوزه شهر هوشمند را محاسبه کنند.
- محمدمهدی مسعودی رئیس هیاتمدیره شرکت مهندسی فنآوران آلین کیش: به اعتقاد من نتایج چنین رویدادهایی باید به سازمانها و نهادهای ذیربط از جمله شهرداریها منتقل شود. شهرها برای هوشمند شدن فرایندی را طی میکنند که در نهایت بتوانند کشور هوشمند را بسازند. زمانی چنین شهری شکل میگیرد که «انسان هوشمند» وجود داشته باشد. لازمه این امر هوشمندسازی همه ابعاد شهر، از جمله آموزش است که باید در طول زندگی افراد ادامه داشته باشد. در این مسیرف تغییر مقاطع آموزشی کافی نیست و فرد باید به صورت مستمر در معرض یادگیری قرار گیرد. موضوع مهم دیگر، هوشمندی بخش بهداشت است. باید همه ابعاد شهر در کنار هم هوشمند شوند.
- فرامرزی: با این نکته که نتایج رویدادها باید به ارگانهای متولی موضوع منتقل شود کاملا موافق هستم. معمولا در سمینارها حرفهای علمیای زده میشود که مقامات اجرایی توجه چندانی به آنها نمیکنند. آقای آلشیخ، لطفا در مورد مبحثی که آقای احمدی در مورد نظارت بر پروژه شهر هوشمند اشاره کردند، توضیح دهید که آیا اساسا، فرایند هوشمندسازی را نوعی پروژه میدانید؟
- آلشیخ: به اعتقاد من زمانی میتوان به موضوعی، نگاه پروژهمحور داشت که انتهای آن مشخص باشد. بحث ارتقا کیفیت و بهبود زندگی افراد، توقفپذیر نیست و نمیتوان برای آن پایانی را تصور کرد. البته شاخصهای مختلفی برای شهر هوشمند از سوی نهادهای بینالمللی تعریف شده است که روند کاهشی یا افزایشی آنها میتواند در هوشمندسازی موثر باشد، اما هیچیک از این نهادها، اعداد مشخصی را اعلام نکردهاند که اگر شهری به مرز آنها رسید، هوشمند شده باشد. از سوی دیگر، مفاهیم نیز در حال تغییر هستند. برای مثال مدلهای آموزشی در دنیا دیگر مانند گذشته نیست. پیش از این، ابزارهای جدیدی مانند ماشین تحریر یا چرخ خیاطی، عرضه میشدند، در ادامه، دورههای آموزشی برای یادگیری کار با هر فناوری تعریف میشد. امروز تلفن همراه هوشمند که تکنولوژیای بسیار پیچیدهتر دارد، در دست بسیاری از افراد هست، بدون اینکه در دوره آموزشیای شرکت کرده باشند؛ چرا که آموزش درون خود این ابزار گنجانده شده است. افراد با جستوجو در گوگل نیز میتوانند نیازهایشان را برطرف میکنند؛ به عبارت دیگر مدلی که معلم در کلاسی حضور یابد و آموزش بدهد، تغییر کرده است. البته دیجیتالی شدن، الزاما نه خوب و نه بد است؛ میتواند آثار مثبت و منفیای داشته باشد. برای مثال این تحول میتواند نتایج مفیدی در آموزش داشته باشد، اما از سوی دیگر فردیت افراد را زیر سوال میبرد و نیاز جامعه به نقشآفرینی شهروندان را کاهش میدهد. در نتیجه دیجیتالی شدن لزوما نمیتواند، انسانمحوری را به عنوان یکی از اهداف شهر هوشمند، محقق سازد.
- محمدپور: نخست اشاره کنم که در بحث آموزش، اینترنت مردم دو مدل را ارائه میکند؛ دانشگاه به عنوان یک پلتفرم و آمورش به عنوان خدمت. توجه به این دو مقوله میتواند در مباحث مربوط به شهر هوشمند مفید باشد.
در مورد موضوع دیگر که گفته میشود چرا فرایندهای هوشمندسازی در ایران به نتیجه نمیرسد و برخی چالشها مانند آلودگی هوا در شهرهای کشور حل نمیشوند، باید در نظر داشت که سه نوع شهر هوشمند وجود دارد؛ نخست شهرهایی که موجود هستند، دوم شهرهای تخصصی که هر دو باید به سمت هوشمندی بروند و سوم شهرهایی که قرار است با معیارهای جدید ساخته شوند. در حالت نخست، اگر اقدامات بدون برنامه، تفکر، فلسه و توجه به تاریخچه شهر صورت بگیرد به هوشمندی منجر نمیشود؛ اتفاقی که در این حالت رخ میدهد دیجیتالی شدن است. اکنون در ایران هیچیک از شهرها هوشمند نیستند و با شرایط موجود امکان ندارد در آینده نیز این امر محقق شود. ضمن اینکه متولیان امر معمولا به دنبال حل مسالهها هستند و به چالشها توجهی نمیکنند. هوشمندی الزام فردا و حرکت به سمت آن یک چالش است. «چالش»، موضوعی عینی است و نگاهی به آینده دارد.
- فرامرزی: من به شخصه با این نظر که شهر هوشمند هیچگاه در ایران تحقق پیدا نمیکند، موافق نیستم. امیدوارم مباحث این رویداد برای متولیان امر مفید باشد.
تنظیم گزارش: سارا اسلامی
- نمایشگاه , همایش و سمینار , کنفرانس و کنگره و سمپوزیوم , وبینار و رویدادهای آنلاین , رویدادهای استارتاپی و تجاری , جشنواره و مسابقات , کارگاه آموزشی , مجامع , گردهمایی و بزرگداشت , رویدادهای جهان , رویدادهای استان ها , سازمان توسعه تجارت ایران , شرکت نمایشگاههای بین المللی , ایران مراسم نیوز؛ رسانه مرجع صنعت همایش و نمایشگاهی , یسنا همایش؛ طراح و برگزارکننده همایش و نمایشگاه , کلینیک کاربرند؛کارآفرینی , خلاقیت , آموزش و برندینگ