ایران مراسم نیوز: یادداشت محمدحسین الوند سردبیر پایگاه خبری تحلیلی ایران مراسم نیوز پیرامون نحوه ی برنامه ریزی و هدف گذاری رویداد ها در کشور، یادداشتی برای روزمرگی ها و انحرافات در رویداد ها
محمدحسین الوند،افتاب سوزان تابستان بر فراز اسمان بی پناه نمایشگاه میتابد و سازندگان غرفه ها با وسایل و ابزار سنگین و بار های چند ده کیلویی وارد سالنها میشوند. فضای سالن ها پر از گرد و غبار و صداهای گوشخراش است به هر طرف که نگاه میکنی استادکاران غرفه ساز و رنگ کار بی امان و پر عجله مشغول کار کردن هستند. گوشه کنار سالن ها نظافت کاران در حال نظافت سالن ها هستند. اما برای کسی که مدام با نمایشگاه عجین شده باشد باور این موضوع انقدر ها هم دشوار نیست.
مقوله ی قابل تامل آن حجم عظیم سرمایه های انسانی و مالی ست که صرف این اماده سازی ها شده آن هم در کشوری که همگان از رکود اقتصادی و نابسامانی مالی گله و شکایت در دل دارند و بارها پیش امده که پروژه های عظیمی را در سطح شهر ها و راه ها میبینیم که سالهاست همانطوری که استارت شان را با هزار ضرب و زور و هندل زده اند باقی مانده اند و چند وقت دیگر احتمالا میراث فرهنگی به عنوان ابنیه ی تاریخی دورشان حصار میکشد و انهارا ثبت رسمی میکند که البته سازمان های ذیربط همیشه دلیل این وقفه های عمرانی طولانی مدت را کسادی مالی و نبود منابع لازم میدانند البته اینکه این منابع چه شده اند و کجا رفته اند بحث دیگریست که فعلا در صحبت ما نمی گنجد، اما حرف حساب اینجاست که با تمام این بهانه جویی های مالی ، هر ساله حجم عظیمی از سرمایه در نمایشگاه ها و رویداد های کشور جابجا میشود که رقم قابل توجهیست اما بحث جایی جالب تر میشود که بیاییم و بگوییم ((حالا که انقدر تشت و طبق گذاشته اید و پول خرج کرده اید اخرش که چی؟))
برای جواب دادن به این سوال ابتدا لازم است بدانید نمایشگاه در ایران یعنی چه؟
در جواب این سوال مهم باید گفت نمایشگاه یعنی شرکت ها می ایند و با سفارش دادن غرفه های انچنانی که برخی هایشان شبیه به سفینه های فیلم جنگ ستارگان است، خودی نشان میدهند. در این میان استارتاپ ها هم می ایند و با عینک های گرد و دور مشکی شان در غرفه های کوچک خود مینشینند تا بگویند ما هم هستیم اگر دلتان خواست نگاهی هم به قشر ما دانشجویان بی اندازید و به عبارتی خیلی ((آنست)) یا همان صادقانه امده اند تا سری تو سر ها در بیاورند. که دمشان گرم.
به عبارتی نمایشگاه جاییست که هر چقدر غرفه ات عجیب تر و کارمندانت تو دل برو تر باشند یعنی در سالی که گذشته موفق تر بوده ای. از طرفی قشری هم وجود دارند به عنوان برگزار کنندگان که همان پدرخواندگان پولدار و ترسناک معروف سینمای هالیوودند البته در حوزه ی مفهومی نمایشگاه و در دستشان هم بجای کلت و مسلسل اتوماتیک سوییچ مرسدس بنز و بی ام دبلیوی اتومات جا خوش کرده و همزمان ده نفر مدیر برنامه و صدها نفر خدم و حشم دارند و تلفنشان را سفارشی داده اند همراه اول طوری تنظیم کند که هر کس تماس گرفت بلا استثنا برود روی پیغام ((مشترک مورد نظر در حال مکالمه است، انقدر زنگ نزن مگه بیکاره که جوابتو بدم اصنم به ما نمیخوری)) و طرف را از کرده اش پشیمان کند.
اکثرشان هم دکتر یا مهندس شده اند هر وقت هم بپرسی، چطور؟ میگویند ام بی ای فلان داریم و دی بی ای بهمان، که از قضا خودشان هم از برگزار کنندگان این دوره ها هستند و طی دوازده روز از کالج اکسفود برایت دکترای تخصصی میگیرند. حداقل هم در سه دانشگاه در حال تدریس هستند که وقتی از انها اسم این دانشگاه هارا میپرسی یهو سردشان میشود میگویند ((عجب هوای خوبیه!))
خلاصه که در نمایشگاه عده ای می ایند و میروند و حجم گسترده ای اسکناس به جیب بعضی ها میرود و بهتر است بگوییم نمایشگاه بیش از انکه رونق تجارت شرکت کنندگان باشد تجارت پر رونق بعضی های دیگرست.
خلاصه که بعد از سه چهار روز ناقابل وقت گذرانی و پول خرج کردن وقتی از شرکت کنندگان میپرسی که نظرت درباره ی نمایشگاه چیست همینطور نگاهت میکنند انگار که منتظرند کسی از از ان پشت مشت ها بهشان تقلب برساند بعضی دیگر هم شروع میکنند به بد و بیراه گفتن به نمایشگاه و اینکه خیلی مزخرف بود اما جالب است که همه ی این شرکت کنندگان سال بعد هم در این نمایشگاه ها شرکت میکنند!
نوعی احساس رخوت درد الود در این میان وجود دارد، چراکه شرکت کننده ی ایرانی حق انتخاب زیادی بین رویداد ها ندارد و نهایتا در هر حوزه ی کاری یکی دو تا رویداد در کشور ان هم سالی یکبار وجود دارد که بنده ی خدا با خود میگوید شرکت نکنم چه کنم و لااقل اکر شرکت کنم در و همسایه نمیگویند ((فلانی مرده))
و به نوعی به مرگ گرفته ایم تا به تب راضی باشند و از طرفی هم این نوع ذهنیت به نوعی کلیشه و عادت برای شرکت کننده تبدیل شده و به عبارتی مثل بچه ای که عادت کرده هفت صبح برود مدرسه انها هم شرطی شده اند که هر سال در تاریخ فلان بیایند و با حضورشان پول پورشه ی جدید اقای برگزارکننده را جور کنند.