مهمترین نشست‌های پژوهشی را از بازه زمانی 25 تا 31 خرداد 1398 خورشیدی
چهارشنبه 5 تير 1398 - 09:20:05
ایران مراسم نیوز: «ما و بحران‌های تو در تو»، «کارگاه به جای مدرسه»،‌ «نقد ساختار کنونی فقه» و «کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» از مهمترین نشست هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی ایران مراسم نیوز،

چهل‌ودومین سالگرد علی شریعتی با عنوان «ما و بحران‌های تو در تو» در کانون توحید برگزار شد. «احسان شریعتی» استاد دانشگاه و فرزند علی شریعتی گفت: چرا می‌گویند شریعتی عامل این بحران‌ها و عامل‌هاست؟ زیرا اقشار و طبقات متوسط شهری و به خصوص جوانان و روشنفکران و نیروهای آگاهی که پیشقراول این تغییر و تحول بودند در آغاز به دین کاری نداشتند بلکه خواستار آزادی، استقلال، توسعه و بهروزی اجتماعی بودند اما از دین انتظار داشتند و چنانکه شریعتی می‌گفت، دین نه مانع تحول و توسعه بلکه پشتوانه اخلاقی این انقلاب و نهضت و جنبش‌هاست.

شریعتی اظهار داشت: به تعبیر شریعتی در «مذهب علیه مذهب» همه جوامع تا پیش از ورود مدرنیته دینی بوده‌اند و عموم جنگ‌ها، جنگ بین مذاهب و خدایان بوده است. بنابراین در پاسخ به پراگماتیست‌ها می‌گوئیم که دین بخواهیم یا نخواهیم در جوامع کنونی به خصوص جامعه سنتی و مذهبی شرقی ایرانی- اسلامی زنده است. شریعتی به ما نشان داد که دین و جهان‌بینی ما جامعه‌ای می‌خواهد که از همه نیروهای لیبرال آزادتر باشد و حقوق بشر در آن از همه جا بیشتر رعایت شود و در حوزه اقتصادی نیز از همه کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی، عدالت بیشتر رعایت شود و ما با داشتن این 2 بال به سمت معنویتی بالاتر و ارزش‌های متعالی‌تری برویم زیرا حتی اگر ما این هر 2 بال را هم داشته باشیم، مثل جوامع اسکاندیناوی، تازه خلأ معنا پدید می‌آید.

این استاد دانشگاه بیان داشت: این دینی است که نسل جوان و مبارز و انقلابی ما به آن پیوست اما ما امروز با بحران اخلاقی و بحران معنوی و به تعبیر دقیق‌تر بحران معنا مواجه هستیم. جامعه ما امروز در فقدان معنا به سر می‌برد و جهت را گم کرده است. جامعه ما هم به لحاظ جهانی و مرحله‌ای و هم از از نظر مکانی و منطقه‌ای و هم در نظام ما دچار بحران معنا به معنای جهت‌یابی ایدئولوژیک است. فرهنگ رسمی سنتی شکلی و فرمالیستی اتفاقاً واکنش و ضد خودش را آفریده که مظاهر آن را در شهر و زیرپوست شهر و در زیر زمین می‌بینیم. بدیلی که شریعتی برای ما ارائه می‌دهد، بازگشت به این منابع و یافتن خطاست.

«مسلم زمانی» دانشجوی دکتری اقتصاد عنوان داشت: شریعتی در آثارش به دنبال دلایل فقر و عقب‌ماندگی جوامع در طول تاریخ رد سه نیرو و سه سر یک مثلث شوم را می‌دید. این مثلث در هر دوره تاریخی با یک صورت‌بندی جدیدی بروز می‌کرد. او برای این سه رأس اسامی متفاوتی قائل بود که نشانگر صورت‌بندی‌های متفاوت آنها در جامعه ما همیشه وجود داشته است؛ زر و زور و تزویز، طلا و تیغ و تسبیح و… این نیروها بسته به شرایط ائتلافی تشکیل می‌دهند که این به پیشروی در و تصرف همه حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دلالت دارند.

«نرگس سوری» دانشجوی دکتری اقتصاد خاطرنشان کرد: شریعتی نتیجه فردگرایی مطلق را بحران معنا و پوچی در جوامع مدرن می‌داند. اینجاست که شریعتی به بازگشت به سوژه طغیان فرا می‌خواند، سوژه‌ای که به خودآگاهی رسیده، بعد از این مرحله باید به سوژه‌ای که در برابرش طغیان کرده بازگردد و آن سوژه همان دیگری یا به تعبیر شریعتی مردم است. اینجاست که شریعتی از بازگشت به مردم و مسؤولیت داشتن در قبال ایشان سخن می‌گوید. اینجاست که مفهوم مسؤولیت برای شریعتی اهمیت مرکزی می‌یابد. در مسؤولیت اجتماعی که شریعتی از آن دفاع می‌کند، هم اراده‌مندی و سوژگی فرد وجود دارد و هم توجه به دیگری که برای احیای آن مای جمعی ضرورت دارد.

سوری تصریح کرد: بنابراین برای رویارویی بحران فردگرایی خودخواهانه و زوال مای جمعی باید توجه کرد که فردگرایی شکل گرفته در جامعه ما در وهله اول امری مثبت است زیرا به تعبیر شریعتی نشانی از رهایی، استقلال و خوداتکایی فرد و تکامل جامعه است اما برای اینکه این فردگرایی تبدیل به خودخواهی نشود شریعتی از ضرورت بازگشت به ایده مسؤولیت اجتماعی دفاع می‌کند.

«محمد جواد غلامرضا کاشی» استاد علوم سیاسی توضیح داد: عموم روایت‌های ناسیونالیستی در ایران عمدتاً تاریخی- فرهنگی- نژادی هستند. به ندرت به این زاویه نظر دارند که سهم هر فرهنگ در عرصه جهانی چیست. ناسیونالیسم و دین دو مفهوم روبه‌روی هم نیستند. شک نکنیم که هر روایت سیاسی که در جامعه شرقی به خصوص جامعه ما بخواهد درکی از همبستگی ملی بدهد و سهم دین را ندهد و به سادگی آن را در عرصه خصوصی بخواهد، صرفاً حرف انتزاعی می‌زند. گریزی از حضور دین در عرصه سیاست نیست اما شریعتی روایتی از دین ارائه می‌دهد که شاخصه‌اش ایفای نقش آن در یک زیست جهانی است، درک خاص‌گرایانه از دین.

کاشی یادآور شد: شریعتی از دین قرائتی همساز با آن درک جهانی ارائه می‌کند. شریعتی شیعه را در پرتو زیست اسلامی و زیست اسلامی را در پرتو زیست شرقی می‌خواند و آنگاه از کل این فرهنگ شرقی می‌پرسد که تو چه سهمی در بازسازی یک زیست مسالمت آمیز جهانی داری؟ او از گفت‌وگوی میان افق شرق و غرب سخن می‌گوید و معتقد است به نحو اگزیستانسیل هم در درون هر فرد جریان دارد و هم در جهان.

کارگاه به جای مدرسه

نشست «کارگاه به جای مدرسه» در جمعیت مردمی امام علی (ع) برگزار شد. «حامد دستوری» مسؤول طرح کعبه کریمان و عضو جمعیت دانشجویی و مردمی امام علی (ع) نخست گزارشی از طرح کعبه کریمان ارائه داد که به سراغ کشف و شناسایی کودکان مشغول به کار در کارگاه‌های کوچک و صنعتی به خصوص در شهرهای تهران، تبریز و اهواز رفته است.

دستوری گفت: در سال‌های گذشته دیده بودیم که شهرداری در برخی مناطق کارت‌هایی به زباله‌گردان می‌دهد که مجوز فعالیت آنها در منطقه است و اگر بچه‌ای این کارت را نداشته باشد کتک می‌خورد و زباله‌هایش را می‌گیرند. از چند سال پیش با توجه به جلسه‌های متعددی که با مسؤولان داشتیم و اطلاع‌رسانی‌های بسیاری که انجام شد فکر کردیم این مشکل حل شده باشد اما این بار هم دیدیم که بابت صدور مجوز هر کارت برای کودکان زباله‌گرد 5 میلیون تومان از کارفرما می‌گیرند.

عضو جمعیت دانشجویی و مردمی امام علی (ع) اظهار داشت: درست است که مساله کودکان مربوط به آینده می‌شود و آنها هستند که سرنوشت آینده یک کشور را رقم می‌زنند اما در عین حال زیست موجود کودکان هم به همان میزان اهمیت دارد. نباید به کودکان فقط به عنوان یک سرمایه‌گذاری برای آینده فکر کرد، کودک یک انسان است و مانند همه انسان‌ها از حقوقی برخوردار است و توانمندی‌هایی دارد. کودکان تنها هدف یا قربانی توسعه نیستند. نباید این‌گونه فکر کنیم که اگر جامعه‌ای برنامه توسعه‌ای موفقی داشت سرنوشت خوبی برای کودکانش می‌سازد و آنها را توانمند و سالم تربیت می‌کند و اگر نتواند، کودکانش قربانی می‌شوند. کودکان خودشان موضوع توسعه هستند و باید در سرنوشت خودشان نقش داشته باشند.»

«سعید مدنی» جامعه‌شناس در مورد مفهوم کودکی و نسبت کودکان با جامعه صحبت کرد و به سراغ اهمیت دوران طلایی کودک یعنی از بدو شکل‌گیری نطفه تا 9 سالگی رفت که می‌تواند تأثیر بسیاری بر سرنوشت آینده‌شان داشته باشد.

با این توضیح مدنی به سراغ فقر مطلق و فقر نسبی رفت و بیان داشت: در 20 سال گذشته پدیده‌ای آرام‌آرام در کشور ما شکل گرفته است به نام فقر مزمن. فقر مطلق یعنی افرادی که درآمد کافی برای تأمین نیازهای اولیه خود و خانواده‌شان را ندارند و زیر خط فقر هستند اما اصل مطلب فقر مزمن است، انتظار می‌رود که تا فقر مزمن نشده، افراد فقیر با مداخلاتی توانمند شوند تا بتوانند خودشان را از فقر نجات دهند. در فقر مطلق پدر و مادر زحمت می‌کشند تا کودکان آموزش ببینند و بتوانند خودشان را از چرخه فقر نجات دهند و ما در نسل بعدی خانواده شاهد این میزان از فقر نخواهیم بود اما در فقر مزمن این اتفاق نمی‌افتد برای اینکه حتی بچه‌های خانواده‌های فقیر هم امکان دسترسی به سلامت و آموزش را ندارند و ما امروز داریم آشکارا وارد مرحله‌ای می‌شویم که می‌بینیم این گروه دارند دچار فقر مزمن یا همان فقر بین نسلی می‌شوند.

به گفته این جامعه شناس هم در ایران و هم در جهان فقر و دسترسی نداشتن به مراقبت‌های بهداشتی و آموزشی یکی از عوامل مهم آسیب‌پذیر شدن کودکان است و بنابراین شرایط اقتصادی موجود را باید هشدار دانست و به این فکر کرد که دیگر به فقر نمی‌توان به عنوان یک پدیده مربوط به بزرگسالی نگریست.

وضعیت تغذیه و خارج شدن از چرخه تحصیل به عنوان عوامل دیگری مطرح شدند که آسیب‌پذیری کودکان کار را بالاتر می‌برند. به گفته مدنی علاوه بر همه این عوامل، افزایش نرخ بیکاری هم سبب می‌شود که با وجود پایین آمدن دستمزدها و بالاتر رفتن فشارها در محیط کار کودکان و خانواده‌های آنها به هر نحوی تن به این نوع کار بدهند تا از فاجعه قطع شدن بخشی از درآمد خانواده جلوگیری کنند: «وضعیتی که امروز با آن سروکار داریم به نقطه بحرانی رسیدن تمامی این عوامل است.

«سوسن مازیارفر» مسؤول کمیته شناسایی جمعیت امام علی (ع) در مورد باب شدن اصطلاح «مافیای کار کودکان خیابانی» که از طرف برخی نهادها و با هدف هیجان‌انگیزتر کردن بحث یا شاید رفع مسؤولیتی تکرار می‌شوند، صحبت کرد.

مازیارفر خاطر نشان کرد: با طرح‌هایی مانند طرح جمع‌آوری کودکان کار، سعی در القای این مساله وجود دارد که کودکان کار سر چهارراه‌ها باند هستند، این در حالی است که مشاهدات و تجربیات بیش از 20 سال جمعیت امام علی (ع) نشان می‌دهد که عمده کودکان کار سر چهارراه‌ها باند نیستند و نوعی سیستم قومی و قبیله‌ای در مورد این کودکان وجود دارد و همگی آنها توسط خانواده به دلایلی همچون فقر شدید، بیکاری والدین، اعتیاد پدر مجبور به کار می‌شوند و به هیچ‌وجه مفهوم باند در مورد این نوع کار کودک صدق نمی‌کند.

مسؤول کمیته شناسایی جمعیت امام علی (ع) در مورد شرایط تعیین حقوق کودکان در کارگاه‌هایی مانند پرس‌کاری گفت که کارفرمایانش برای کسب سود بیشتر حتی معادلات پرداخت حقوق را هم تغییر داده‌اند.

نقد ساختار کنونی فقه

نشست علمی «نقد ساختار کنونی فقه» در دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد. آیت‌الله «جواد حبیبی‌تبار» استاد فقه جزایی نخست تاریخچه تبویب فقه را مرور کرد و توضیح داد: درواقع، نقطه آغازین فقه در قرن پنجم در کتاب «المراسم» است که تبویب فقه شیعه در این اثر با عنوان عبادات و معاملات (عقود و احکام) انجام شد. «قاضی عبدالعزیز ابن براج» در کتاب «المحضر» دست به تبویب فقه شیعی زده است. «ابوالصلاح حلبی» نیز در کتاب «الکافی فی الفقه» تبویب ثلاثی همچون عبادات، محرمات و احکام لحاظ کرد.


آیت‌الله حبیبی‌تبار با اشاره به نقد ساختاری تبویب فقه تصرح کرد: زاویه نخست این نقد چنین است که جامع‌نگری در مباحث کلیات صورت نگرفته به‌عنوان مثال، وقتی می‌گوئیم فقه العبادات ضوابط کلی داریم که در تمام ابواب عبادات، این ضوابط کلی جریان دارد و اینکه قصد قربت در عبادت شرط است و عبادت باید برای خداوند متعال باشد و ملک شخص نیست که به دیگری اجاره داده شود که مشترکات باب جمیع عبادات است.

استاد فقه جزایی عنوان داشت: ما کلیات راجع به باب عبادت را در فقه نداریم و جای آن خالی است که اگر ضوابط کلی درباره جمیع عبادات داشته باشیم، خمس، ثلاث و زکات فقط احکام اختصاصی را بیان می‌کنیم و احکام مربوط به جمیع ابواب عبادت را در هر کتابی مجدداً تکرار کنیم.

وی در ادامه افزود: وقتی کتاب صلح را ورق می‌زنیم، می‌بینیم در این کتاب هم همان مباحث آمده و تکرار شده است. ما در فقه نیازمند نظریه العقد هستیم و این سبک لازم است وارد ساختار تدریس و تدرس شود و این زواید از دیگر کتاب‌های معاملات ما حذف و شروط یک‌بار گفته شود تا وقتی در کتاب بیع وارد می‌شویم، تکرار مکررات نشود اما درحال‌حاضر در متون فقهی این تکرارها فراوان است. باید زواید از باب‌ها حذف شود؛ یعنی تنها یک‌بار اصول و شرایط کلی بیان شود. نباید این شروط و اصول در هر باب مجدداً تکرار شود. متأسفانه جامع‌نگری نکرده‌ایم تا کلیات مباحث مشترک را از مصادیق و جزئیات منفک کنیم و کلیات مباحث که مشترکات است، باید جدا بحث و از مسائل جزئیات منفک شود و در مباحث جزئیات، منحصراً درباره جزئیات را بحث و گفت و گو کنیم.
آیت‌الله حبیبی‌تبار یادآور شد: نکته دیگر درباره این موضوع آن است که در مباحث به‌هم‌پیوسته، ابواب را جدا از هم ملاحظه کرده‌ایم. این مسأله آسیب است که هرگاه مباحثی وجود دارد که کاملاً به یکدیگر مرتبط هستند، باید به‌صورت نظام‌وار مطالعه شود؛ یعنی به‌صورت مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته باشند که آنان در چه ارتباطی با یکدیگر هستند که ملاحظه شوند.

 

کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران

همایش «کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

«محمدرضا پویافر» جامعه شناس درباره «تأثیر نهادی شدن امر دینی در مباحث مربوط به جامعه‌شناسی دین» گفت: نهاد امر دینی به نوعی با جرم‌انگاری شدیدی گره می‌خورد. اساساً نهادی‌شدن امر دینی را ما امروز از اقتصاد تا حتی ورزش می‌بینیم که با یک ولع ناشی از نگرانی شدید در مورد امور دینی به جرم‌انگاری منتهی می‌شود. علاوه بر اینکه چنین رویکردی باعث ایجاد یک مرزبندی مشخص در جامعه می‌شود که بر اساس معیارهایی ساحت کنش‌ها را همدیگر جدا می‌کند.

پویافر اظهار داشت: درکنار این‌ها این نهادی‌شدن امر دینی به تدابیری منتهی می‌شود که فرد احساس می‌کند برای پیشرفت و ارتقا اجتماعی باید ملاک‌هایی را رعایت کند که زمینه‌ساز تظاهر و صف‌بندی در جامعه می‌شود. یعنی صف‌بندی‌هایی اجتماعی بر اساس امر دینی به وجود می‌آیند که قضاوت‌کردن دیگری را باعث می‌شود.

این جامعه‌شناس همچنین تاکید کرد: وقتی با نهادی‌سازی دین گروه دین‌داران به این سمت کنش انفعالی سوق داده می‌شوند و تمام مسؤولیت را به دوش حاکمیت می‌گذارند دغدغه دینی جایی غیر از نهاد دینی پیگیری نمی‌شود.

«محمود نجاتی‌حسینی» مدرس دانشگاه بیان داشت: دین‌داری اجتماعی و امر اجتماعی که دینی شده مثل اجتماعات دینی و پدیده‌های اجتماعی دینی هم‌زمان مستعد زمینه‌سازی تضاد اجتماعی و وفاق اجتماعی هستند. سنت‌های جامعه‌شناسی دینی دورکیم، مارکس و وبر چندان به ما در تحلیل این پدیده کمکی نمی‌کند و من نجاتی حسینی عنوان داشت: برای تشریح صحبت‌های خودم به نظریه‌های هابرماس و الهیات فلسفی اجتماعی او متوسل شده‌ام. چراکه مثلاً سنت دینی مارکس بر مبنای تضاد بناگذاشته شده و دین را سرچشمه و خاستگاه تضاد می‌داند. سنت اجتماعی دورکیم بر وفاق متکی‌ست و وبر مستقیم نمی‌گوید که دین عامل وحدت است یا تضاد اما از تضاد دنیا و آخرت صحبت می‌کند و به امور دینی ارجاعاتی دارد.

این مدرس دانشگاه توضیح داد: ایده‌های هابرماس در الهیات فلسفه اجتماعی و کتاب «دیالکتیک سکولارسازی» در این حوزه می‌تواند کمک کند. هابرماس به درستی واقف است که مدرنیته راه را برای خشونت دینی بار کرده و راه اصلی برای برون‌رفت از آن آشتی دادن دین و مدرنیته و دین‌داران و سکولارهاست. او بازگرداندن دین‌داران به صحنه‌های اجتماعی و عمومی دنیای مدرن را راه درست می‌داند و تاکید می‌کند علم سکولار و دانش دینی باید با هم کنار بیایند.


«مقصود فراستخواه» جامعه شناس نیز با تاکید بر اینکه به اندازه جرم و چگالی آموزش علوم انسانی و دانشجو و استاد وزن تئوریک و مفهوم‌سازی و نظریه‌پردازی در حوزه جامعه‌شناسی دینی نداریم متذکر شد: ما تنها مصرف‌کننده دانش جهانی جامعه‌شناسی دینی هستیم آن هم مصرفی سنتی و نه مصرف علم به مثابه یک سبک زندگی؛ یعنی ما نتوانسته‌ایم یک علم‌ورزی را از خلال مصرف جامعه‌شناسی دینی جهانی بسط دهیم. پیمایش مستقل در امر دینی هم که نمی‌توانیم صورت بدهیم و کارهای کیفی که اصلاً ممکن نیست و اگر هم یافته‌ای به دست آید انتشار آن مصیبت است.

فراستخواه یادآور شد: دین در ایران هم راه‌حل است و هم مساله اما تابوها و اوهاماتی که صورت‌بندی رسمی هم پیدا کرده‌اند و قدرت هم پشتشان است باعث شده نتوانیم برای توضیح امر دینی در جهانی اجتماعی خود حرفی داشته باشیم.

http://iranmarasemnews.ir/fa/News/8725/مهمترین-نشست‌های-پژوهشی-را-از-بازه-زمانی-25-تا-31-خرداد-1398-خورشیدی
بستن   چاپ