ایران مراسم نیوز: «مقصود فراستخواه» مدیر گروه و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی
آموزش عالی اظهار داشته یادگیری الکترونیکی برای تاثیرگذاری و امیدآفرینی
به همکنشی متفکرانه، متأملانه، خلاقانه و مسوولانه نیاز دارد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی ایران مراسم نیوز به نقل از ایرنا، مجازی شدن آموزش یکی از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در یک سال اخیر است؛ روندی که به دلیل شرایط موجود جایگزین یادگیری سنتی شده است و در خصوص آن و اثرات مثبت و منفیاش بحثها و بررسیهای بسیاری در میان اندیشمندان علوم اجتماعی و علوم تربیتی صورت گرفته است.
در همین ارتباط، وبینار تخصصی با عنوان «فرهنگ، اخلاق و مسوولیت اجتماعی در نظام یادگیری الکترونیکی» به همت موسسه آموزشی مهر البرز طی روزهای اخیر برگزار شد. سخنران این نشست «مقصود فراستخواه» مدیر گروه و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی بود. وی در این سخنرانی ضمن اشاره به تفاوتهای آموزش سنتی و الکترونیکی به ارائه تاریخچهای از تاثیرات فناوریها و تکنولوژیها در بروز تحولات جهانی ومحلی پرداخت. و همچنین عنوان کرد از آنجایی که ذهنیت ایرانی با عینیت تکنولوژیکی رشد نکرده است، نمیتوان شاهد مواجهه متفکرانه، متأملانه و خلاقانه بود.
در ادامه مشروح صحبت های وی را میخوانید:
چه چیزی در یادگیری الکترونیکی وجود دارد که در یادگیری سنتی نیست؟
مقصود فراستخواه در خصوص وجوه متفاوت یادگیری الکترونیکی و یادگیری سنتی گفت: در یادگیری سنتی مدل غالب انسان- انسان است. انسان بزرگی به عنوان معلم در مرکز یاددهی است و انسانهای کوچکی به نام فراگیرنده در اطراف او. ارتباطات در این نظام آموزشی به صورت عمودی است و اشیا آموزشی از قبیل گچ، تخته، پروژکتور و... در حاشیه هستند. اما در آموزش الکترونیکی اشیا آموزشی به طور بیسابقهای وارد جریان آموزشی میشوند. معلم دیگر در مرکز نیست بلکه فراگیرندهها مشارکت بیشتری دارند. ارتباطات از نوع افقی است و اشیا و تکنولوژی یادگیری اهمیتی اساسی دارد. تکنولوژیهای ارتباطی و فناوری اطلاعات، محیط مجازی و پلت فرمهای پیشرفته دیگر فقط ابزار فنی ساده و مطیع انسانها نیستند بلکه آنها با ما کار دارند و نگاهها، ارزشها و اصولا مدل ذهنی ما را دگرگون میکنند.
وی گفت: در واقع تکنیکها صورت و سیرت زندگی، سرشت و ساختار ما را متحول میکنند. توییتر، فیس بوک، تلگرام و.. همه دست به دست هم میدهند تا مدل ذهنیت اجتماعی و فرهنگی ما را دستخوش تغییر کنند.
زندگی ما تحت تاثیر تکنولوژی و فناوری است
فراستخواه گفت: در دورههای مختلف به نحوی ما شاهد تاثیرات تکنولوژیها و فناوریها بوده و هستیم. برای مثال عصر مشروطه ایران تحت تاثیر تلگراف بود. دوران نهضت ملی تحت تاثیر شهرنشینی و رادیو و انقلاب 57 بیش از هر چیز تحت تاثیر نوار کاستها بود. آنگونه که حتی «تافلر» میگوید انقلاب ایران، انقلاب نوارها بود. همچنین تحولات دهه 70 تحت تاثیر جنبش مطبوعات و تحولات دهه 80 تحت تاثیر کامپیوتر و اینترنت بود. همچنین تحولات دهه 90 را داریم که بیش از هر چیز متاثر از شبکههای اجتماعی است.
وی گفت: در مقیاس جهانی نیز انقلابهای بزرگی داشتیم که تحولاتی به وجود آوردند. از جمله این انقلابها میتوان به انقلاب صنعتی اول اشاره کرد که با ماشین بخار همراه بود. انقلاب صنعتی دوم با الکتریسته، انقلاب صنعتی سوم با کامپیوتر و انقلاب صنعتی چهارم با سایبری شدن و انقلاب صنعتی پنجم که سطح فوق پیشرفتهای از فناوری است.
داستان ما ایرانیها با فناوری، مناقشه برانگیز بوده است
فراستخواه در خصوص وضعیت ایرانیها در مواجهه با تکنولوژی و فناوری گفت: داستان ما ایرانیها با فناوری در طی تاریخ مناقشه برانگیز بوده است. تکنیکها ما را به آیندههایی پرتاب میکنند که نه درک کافی از آنها داریم و نه آگاهی زیستن در آن را داریم.
وی ادامه داد: یک علت این امر این است که ما متاسفانه مواجهه متفکرانه، متاملانه و خلاقی با تکنولوژی نداریم و پیامد این امر این است که در این شرایط تعامل انسان و تکنیک غنا پیدا نمیکند و به درجه بلوغ نمیرسد.
«فن هراسی» ما ایرانیان تاریخ بلندی دارد
فراستخواه در خصوص علت دوری ایرانیها از تکنولوژی گفت: در دوره قاجار، بزرگان با قطار و طرح آن مخالف بودند بطوری که وقتی نخستین واگنها وارد شدند مردم به آنها سنگ پرتاب میکردند. حتی تا مدتها شاهد بی اعتنایی بزرگان و حتی اساتید به کامپیوتر و اینترنت هستیم. اساتیدی که شیوه استفاده از کامپیوتر را نمیدانند و به جای اینکه از دانشجو بخواهند مطالب خود را برایشان ایمیل کنند همواره میخواهند تا به صورت چاپی برایشان بفرستند. در واقع در مدت زمانی نوعی فن هراسی به اشکال مختلف در جامعه رسوخ داشت. علاوه بر این موارد سیاستهای حاکم بر کشور نیز محیط اینترنت را یکسره محیط تهدید تلقی می کردند بطوریکه نتیجه آن چیزی جز کنترلهای شدید دولتی و سیاستهای فیلترینگ از بالا نبود.
وی گفت:در نتیجه این شرایط یا «فن شیفتگی» مفرط و یا «فن گریزی» و «فن پریشی» مفرط ایجاد شد. یعنی در واقع تنها چیزی که نبود «فن آگاهی» بود تا بتوانیم تکنولوژی را بفهمیم و از تاثیر آنها در زندگی مطلع شویم.
ذهنیت ایرانیان با عینیت تکنولوژی همگام نیست
فراستخواه در خصوص پارادوکس تکنولوژی گفت: در یک کشور اروپایی معمولا وقتی تکنولوژی رشد میکند، مردم با عوارض و تاثیرات آن به صورت منتقدانه و متفکرانه مواجه میشوند. یعنی در عین اینکه عینیت پیشرفتهای دارند اما در عین حال ذهنیتشان هم فعال است و از طریق نقد و به چالش کشیدن سعی میکنند مشکلاتشان را حل کنند. اروپاییها به تعبیری تکنیک را مسالهمند میکنند و آن را محل پرسش و تامل قرار میدهند در حالی که در ایران با توجه به اینکه اساسا عینیت میلنگد ذهنیت هم نمیتواند نقش موثری ایفا کند. در واقع ذهنیت وقتی خلاقانه عمل میکند که عینیتی موجود باشد. پس باید گفت برای یادگیری الکترونیکی هنوز زیرساختهای علمی به اندازه کافی مهیا نشده است تا همگام با ان نیز ذهنیت رشد کند.
آموزش پایهای ترین حق همگان است
فراستخواه افزود: به نظر من حق آموزش یا «right to learn »پایهایترین حق بشری است و هیچکس نباید از آن جا بماند. شبکه ارزان، با کیفیت و با دسترسی آسان باید برای همگان فراهم باشد. زیرا تکنولوژی در همان حال که وسیلهای برای یادگیری است موضوع یادگیری متأملانه نیز هست. اما متاسفانه زیرساختهای آموزشی در کشور ما به اندازه کافی رشد نکرده و این امر در یادگیری مشکلاتی را به همراه آورده است.
پیامدهای یادگیری الکترونیکی
فراستخواه در ادامه به برخی پیامدهای آموزش الکترونیکی هم اشاره داشت و گفت: غلبه بیش از اندازه تکنولوژی میتواند جهان واقعی را مخدوش کند. ارتباطات چهره به چهره در این نوع آموزش بی رنگ میشود. اگر اشیا چنان غلبه کنند ممکن است حتی «انسان زدایی» هم اتفاق بیفتد. گویا انسان به پایان میرسد و منسوخ میشود. دورهای که دیگر انسانیت وجود ندارد بلکه دنیا، دنیای اشیا میشود. به تعبیری ما انسانها به اشیایی تبدیل میشویم که تحت غلبه ماشینها به زندگی ادامه میدهیم.
وی گفت: همچنین در یادگیری الکترونیکی «اجتماع یادگیری» وجود ندارد. بلکه دخالت و وساطت اتوماسیونها وضعیتی را ایجاد میکند که میتوان از آن با عنوان «شبه اجتماع یادگیری» یاد کرد.
وی افزود: در حالی که در محیط یادگیری سنتی یعنی در مدرسه و کلاس درس معلم از حرکات بدنی برای آموزش استفاده میکند و از این طریق نوعی «دانش ضمنی» به شاگردانش منتقل میکند در محیط الکترونیکی نه تنها تواناییها و امور لازم برای انتقال دانش ضمنی کاهش مییابد بلکه دچار نوعی پیچیدگیهایی میشود و این پیچیدگیها خود نیازمند تاملند.
تکنولوژی؛ مساله یا راه حل؟
فراستخواه در بخشی از سخنرانی خود بیان داشت: من تصورم این است که اینترنت و تکنولوژی ضمن اینکه مسالهای برای یادگیری هستند، راه حل هم به شمار میآیند. در محیط الکترونیکی با تسهیل دسترسی، کارایی بالاتر، کثرتگرایی و مشارکت پذیری بیشتر رو به رو هستیم. از سویی آزادی از محدودیتها و مرزها و همچنین افزایش تحرکها میتواند از نتایج مثبت تکنولوژی باشد. در این سیستم آموزشی آزادی انسانها به تعبیری افزایش یافته و نوعی «دموکراتیزم فرهنگی» تحقق یافته است.
اینترنت و تکنولوژی در زمینه اخلاق و فرهنگ افقهای تازهای برای افراد ایجاد میکنند. در این فضا دانشآموزان و دانشجویان به اطلاعات و آگاهی دسترسی بیشتری دارند. از سویی اینترنت محیط یادگیری را تعمیم میدهد . حتی کسانی که مشکلات شغلی یا جسمی و ... دارند هم میتوانند از طریق این فضا به آموزش و یادگیری متصل شوند و چون اینترنت و تکنولوژی فاصلهها را نابود میکند به همین خاطر به نظر من یک امر اخلاقی است. در این یادگیری یک امر اخلاقی دیگر مطرح است و آن این است که به همه به یکسان توجه میشود و بین افراد تفاوت و تمایزی ایجاد نمیشود. از سویی میتوان مهمترین جنبه این نوع یادگیری را در شفافیت آن دانست. اگر در یادگیری سنتی شفافیت زیاد مطرح نبود در یادگیری الکترونیکی شفافیت بیش از هر چیز خودنمایی میکند. زیرا امکان طرح سوال و پاسخگویی در آن بیشتر فراهم است. بنابراین در کنار افزایش مشارکت پذیری، شفافیت هم بیشتر است.
فلسفه بیم و امید تکنولوژی
فراستخواه در نهایت گفت: به نظر من تکنولوژی ضمن اینکه بیمهایی ایجاد کرده و میکند امیدهایی را نیز به همراه دارد. در واقع در صورتی که این نوع یادگیری با همکنشی متفکرانه، متأملانه، خلاقانه و مسوولانه همراه باشد بیش از پیش میتواند اثر گذار باشد.
http://iranmarasemnews.ir/fa/News/26947/آموزش-الکترونیکی-چطور-تاثیرگذار-خواهد-شد؟