- سعید خوشبخت دبیر علمی سمینار: اکنون مجموعههای مختلفی، طرح و پروژههایی را در حوزه بلاکچین دنبال میکنند که از جمله بهترینها از سوی شرکت خدمات انفورماتیک پیگیری میشود. با توجه به وابستگی این شرکت به رگولاتوری، ورود نهاد سیاستگذار به این حوزه میتواند قابل توجه باشد. هدف شرکت خدمات انفورماتیک از ارائه پلتفرم «برنا» چه بوده است؟
- حسین یعقوبی مدیرگروه بلاکچین در شرکت خدمات انفورماتیک: این شرکت دو نقش مختلف را بر عهده دارد؛ مورد نخست جنبه حاکمیتی آن به عنوان بازوی فنی و مشورتی بانک مرکزی است. همچنین از جنبه رقابتی باید در قالب شرکتی نرمافزاری، از فناوریهای نوین، برای ارائه خدمات و محصولات جدید و درآمدزایی استفاده کند. شرکت خدمات انفورماتیک، «برنا» را با همین دو نگاه توسعه داده است؛ البته لزوما قرار نیست این پلتفرم در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد و جنبه رقابتی و درآمدزایی آن پررنگتر است. شرکت خدمات، چالشهایی را در اکوسیستم بلاکچینی کشور احساس کرد؛ از جمله اینکه فضایی نابالغ و هیجانزده بر آن حاکم است و انتظارات غیرواقعی از این فناوری وجود دارد. از سوی دیگر، بلاکچین، تکنولوژی نوینی است و بانکها برای توسعه پروژههای خود در این حوزه، احتمالا درگیر پیچیدگیهای فنی آن میشوند. همچنین اکوسیستم بلاکچینی کشور با کمبود نیروی انسانی ماهر و خبره مواجه است. ایده طراحی پلتفرم برنا از شناسایی همین چالشها شکل گرفت. شرکت خدمات انفورماتیک میخواهد نوعی سکوی بلاکچینی را به منظور استانداردسازی و یکپارچهسازی این فضا، در اختیار بانکها قرار دهد. البته اجباری در بهرهگیری آنها از پلتفرم برنا وجود ندارد. هر بانکی که تمایل داشته باشد میتواند کسب و کار خود را در حوزههای مختلف از جمله تسهیلات یا تامین مالی زنجیره تامین، روی این پلتفرم توسعه دهد. آنها میتوانند برنامههای خود را در بستر نمونههای خارجی اجرایی کنند، یا تیمی را تشکیل دهند که بلاکچین داخلی بانک را طراحی کند و یکی از گزینههایی که در اختیار دارند نیز پلتفرم برنا است. روی این سکو، چند خدمت پایه که احتمالا همه بانکها به آنها نیاز دارند، توسعه یافته است. برنا به صورت رایگان در اختیار بانکها قرار میگیرد. آنها میتوانند در کنار هم کنسرسیومی تشکیل و راهکارهای مورد نظر خود را توسعه دهند. مدل درآمدزایی را نیز خود بانکها باید طراحی کنند تا از طریق برنا به سود دست پیدا کنند.
با توجه به اینکه شرکت خدمات انفورماتیک، نیمنگاهی هم به نیازهای حاکمیتی دارد، معماری برنا را به نوعی طراحی کرده است که امکان ارائه نوعی کد مادر روی آن وجود داشته باشد. این نوع کد، اختیارات ویژهای را در اختیار بانک قرار میدهد که از جمله آنها میتواند بهرهگیری از رمز ارز بانکی مرکزی باشد. بانکها، کد مادر را دریافت میکنند و میتوانند با اجازه بانکهای دیگر، بر همه تراکنشهایی که در این شبکه انجام میشود، نظارت کنند. بلاکچین، بستری مشارکتی است. هیچیک از بازیگران قرار نیست اختیاراتی ویژهای نسبت به دیگران داشته باشد. همه آنها دور یک میز نشستهاند و در فرایند کار به نوعی سهیم هستند. نهاد رگولاتور نمیتواند بلاکچینی را ایجاد و استفاده از آن را همه ذینفعان اجباری کند؛ در ادامه نیز بر همه لایههای فعالیت آنها نظارت داشته باشد. بلاکچین از اساس برای مقابله با چنین فرایندی ایجاد شده است. بنابراین برنا جنبه رقابتی دارد و در کنار آن، میتواند برخی نیازهای بانک مرکزی را نیز برطرف کند. شرکت خدمات انفورماتیک اکنون در حال توسعه دو خدمت پایه روی این پلتفزم است که ماژولهای صدور توکن و تشخیص هویت بینبانکی هستند.
- خوشبخت: تجربه نشان داده است که شرکت خدمات انفورماتیک نوعی رفتار انحصارطلبانه دارد. شما اشاره کردید که برنا از جنبه رقابتی برخوردار است، بنابراین دیگر شرکتها نیز میتوانند پلتفرم خود را ارائه کنند و بانکها، اجباری برای بهرهگیری از محصول شرکت خدمات ندارند. آیا این رویکرد همیشگی است یا زمانی میرسد که بانک مرکزی، بانکها را مکلف به بهرهگیری از پلتفرم برنا برای محصولات و راهکارهای خود کند؟
- یعقوبی: من نمیخواهم در مورد فعالیتهای سابق شرکت صحبت کنم اما در مورد بلاکچین به خاطر ذات این فناوری، نه خود مجموعه و نه بانک مرکزی چنین قصد و نیتی ندارند که استفاده از آن را برای بانکها اجباری کنند. البته نهاد سیاستگذار خطوط قرمزی در مورد انتشار توکنهایی به عنوان ابزار پرداخت و احتمال تضعیف ریال، دارد؛ بنابراین، ممکن است، برای بهرهگیری از رمز ارز بانک مرکزی در صرافیها، نصب برنا را الزامی کند. اما اجبار بانکها به توسعه همه راهکارهای خود روی این پلتفرم، به هیچ عنوان در دستور کار قرار ندارد.
- خوشبخت: یکی از مجموعههای دیگری که در حوزه بلاکچین، رمز ارز و تجارت آن فعالیت زیادی دارد، شرکت سیتکس است. با توجه به مشکلاتی که گاهی در حوزه قطع اینترنت در کشور رخ میدهد، احتمالا به کسانی که در حوزه خرید و فروش رمز ارزها فعال هستند، ضرر و زیان زیادی وارد میشود. شرکت سیتکس چه برنامهای برای کمک به این افراد دارد؟ البته مشکلاتی نیز در حوزه اختصاص برق به استخراجکنندگان رمز ارز ایجاد شده است. در این شرایط چگونه میتوان سرمایهگذار خارجی را به حضور در ایران ترغیب کرد؟
- حسین غریب مدیرعامل شرکت سیتکس: متاسفانه برخی چالشها به فرار سرمایه منجر میشوند. اختلالات اینترنت یا مسائلی که در مورد استخراج رخ داده است، به این صنعت آسیب میزنند. شرکت سیتکس تلاش کرده است پایگاهها، مبادی و راهکارهایی برای اتصال به خارج از کشور را نیز برای کاربران خود فراهم کند که در مواقع اختلال اینترنت در صورت امکان کمتر ضرر کنند. در شرایط فعلی چارهای غیر از این، برای حفاظت از سرمایه کاربران وجود ندارد اما نتیجه آن، میتواند خروج منابع انسانی و مالی از کشور باشد. برای کاهش چنین چالشهایی نخستین گام این است که نهادهای رگولاتوری موضوع رمز ارزها و داد و ستد یا استخراج آنها را در کشور، به رسمیت بشناسند. در این صورت، برای مثال ورود دستگاههای ماینینگ دیگر قاچاق محسوب نمیشود. در مرحله بعد میتوان فضا و امکانات لازم برای کار را نیز مطالبه کرد. متاسفانه رویکردی که نهادهای رگولاتور در برابر این موضوع اتخاد کردهاند به کوچ فعالان استخراج رمز از کشور منجر شد. باید مراقب باشیم که این اتفاق در مورد کسانی که در حوزه خرید و فروش رمز ارز فعال هستند، تکرار نشود. اگر حاکمیت این اکوسیستم را به رسمیت نشناسد، چالشها ادامه مییابد. در هر دو حوزه، دولت باید آنچه را که در عمل رخ میدهد و پیشرفتی که تا کنون به دست آمده است، بپذیرد.
- خوشبخت: در مورد بحث ارتباط با خارج از کشور، رویکردهای مختلفی وجود دارد. حداقل نتیجه حضور متخصصان و فعالان خارجی این است که حرف آنها خریدار بیشتری دارد و ذینفعان تصور میکنند، همه گفتههای این اشخاص درست است. اما آیا بستر ورود سرمایه و دانش خارجی در کشور وجود دارد؟ از خانم شریفزاد میخواهم که توضیح دهند چگونه میتوان این منابع را جذب کرد؟
- سیده مهکامه شریفزاد مدیر انجمن رمز ارز ایران: سرمایهگذاران خارجی تا زمانی که ایران، رویکرد قانونی خود را نسبت به بلاکچین و رمز ارز مشخص نکند و در این زمینه به ثبات نرسد، حاضر به فعالیت در کشور نمیشوند. اکنون برخی کشورها از جمله کانادا، سوئد، انگلیس، امارات و ترکیه، شرایط خوبی را برای حضور فعالان خارجی این حوزه فراهم کردهاند. آنها به راحتی میتوانند خود را به شرکتها و سازمانهای مختلف، معرفی و موثر بودن راهکارهایشان را ثابت کنند. به عبارت دیگر، سرمایهگذار خارجی لازم نیست که انرژی زیادی را صرف توضیح تاثیرگذاری خدمات خود به مشتریان کند.
در حالی که در ایران، حتی متولی قانونگذاری در مورد بلاکچین و رمز ارز هم مشخص نیست. وزارتخانهها و نهادهای متعددی در حوزههای مختلف این اکوسیستم از جمله استخراج یا داد و ستد آن، خود را مسئول میدانند. قبل از تلاش برای جلب سرمایهگذاری خارجی، باید نوعی اجماع در این مورد در کشور شکل بگیرد.
- خوشبخت: همه میدانیم که چنین اجماعی در آینده نزدیک به دست نمیآید. آیا بازیگران اکوسیستم بلاکچینی کشور، میتوانند در کسب و کار خود با استفاده از ارتباطاتی که دارند، از مشاوران خارجی استفاده کنند و آنها را به ایران بیاورند تا شاید اهمیت این موضوع برای رگولاتوری هم مشخصتر شود؟ در آن صورت امکان شکلگیری اجماع هم شاید افزایش یابد.
- شریفزاد: به اعتقاد من خیر. پژوهشگر و مشاور نمیتواند منتظر تصمیمگیری متولیان این امر در مورد بود یا نبود چنین فعالیتهایی در کشور بماند. شرکتهای خارجی که قرار است مشاور کسب و کارهای ایرانی شوند، پلتفرمهای آمادهای دارند و ما باید تصمیم بگیریم میخواهیم از آنها استفاده کنیم یا خیر. تکلیف این موضوع در ایران هنوز مشخص نیست.
امروز رویکردی در مواجه با تکنولوژی در کشور وجود دارد که مناسب نیست. برخی سازمانها به هر فناوریای از جمله بلاکچین، فقط از جنبه سودآوری نگاه میکنند، بهرهوری و کارآمدی آن و اثرات مثبتی که میتواند برای حل چالشهای کشور داشته باشد، برای آنها اهمیتی ندارد. فناوریای که صرفا با هدف سودآوری به کار گرفته شود، شاید کارآیی مناسبی نداشته باشد.
برخی سازمانها نیز نگاه ناردستی به بلاکچین دارند. این فناوری، را نباید نوعی مرکز داده تلقی کرد. بلاکچین سازمانی به این معنا نیست که بستری برای نگهداری دادهها ایجاد شود. بلاکچین ساختاری است که باید برای کاربردهای مختلف در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
زمانی میتوان از شرکتهای خارجی به عنوان مشاور یا سرمایهگذار کمک گرفت که اجماعی در مورد این فناوری و کاربردهای آن در کشور ایجاد شده باشد. از سوی دیگر باید برای امور صنفی این اکوسیستم بهای بیشتری قائل شد تا همه فعالان آن صدای واحدی داشته باشند. نماینده اکوسیستم بلاکچین و رمز ارز باید بتواند با مقامات دولتی و حاکمیتی ملاقات کند و حرفهای بازیگران این حوزه را به گوش آنها برساند.
- خوشبخت: آقای یعقوبی، با توجه به تغییر تحولی که در معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی ایجاد شده است، آیا میتوان امید داشت جان تازهای به این حوزه دمیده شود؟
- یعقوبی: آقای محرمیان به اهمیت و حساسیت موضوع رمز ارزها واقف است و از بلاتکلیفی اکوسیستم در این حوزه آگاهی دارد. دیدگاه او نیز در مورد برخی مباحث مرتبط، با رویکرد پیشین بانک مرکزی فرق میکند و امکان اصلاح برخی بخشهای سیاستنامه این نهاد در مورد رمز ارزها وجود دارد. برای مثال ممکن است در ممنوعیت درگاههای پرداخت رمز ارزی، به شرط اتصال به یک صرافی، تجدید نظر شود.
آقای محرمیان، اعتقاد ویژهای نیز به اکوسیستم فینتکی دارد و معتقد است، نفت جدید کشور، استارتاپها و فینتکها هستند.
پرسش و پاسخ
دغدغه بانک مرکزی؛ تضعیف ریال یا ایجاد انحصار؟
- پرسشگر شماره 1: سازمانها میتوانند دو رویکرد را در مورد بلاکچین در پیش بگیرند؛ نخست آنکه از نیازمندی به فناوری برسند؛ به عبارت دیگر دریابند که نیاز آنها را فقط این تکنولوژی میتواند برطرف کند. رویکرد دوم هم این است که ابتدا واحدی برای توسعه بلاکچین ایجاد کنند و در ادامه، نیازمندیهایی را که این فناوری برای آنها راهکار دارد، شناسایی کنند. در مورد رویکرد اول ضعفهای جدیای در کشور وجود دارد. بیشتر سازمانها بلاکچین و قابلیتهای آن را نمیشناسند و بر ادامه بهرهگیری از فناوریهای پیشین اصرار دارند. آنها به راحتی حاضر نمیشوند به سمت استفاده از تکنولوژی و ابزار جدید بروند. فعالان این حوزه چگونه میتوانند سازمانها را به استفاده از بلاکچین ترغیت و آنها را متقاعد کنند که این فناوری، فقط مرکز داده نیست؟ به ویژه اینکه ممکن است مزیتهای بهرهگیری از یک فناوری در آینده بیشتر از منافع کوتاهمدتی باشد که برای سازمان به ارمغان میآورد. برای همین مهم این است که مجموعهها همگام با تکنولوژی گام بردارند.
- شریفزاد: یک نکته را نباید فراموش کرد؛ بلاکچین، فناوریای نیست که برای همه سازمانها کارآمد باشد. گاهی ابزار و تکنولوژیای که اکنون در یک مجموعه استفاده میشود؛ برای مثال در حوزه مرکز داده، نیازهایش را برآورده میکند. سازمانها تا جای ممکن نباید از تکنولوژیهای روز عقب بمانند اما لازم نیست به زور از تکنولوژیای استفاده کنند که به آن نیازی ندارند. نباید هزینه بیدلیلی را به مجموعه تحمیل کرد.
بلاکچین میتواند فناوریای کارآمد و مناسب باشد؛ به شرطی که با ساختار سازمانی مجموعه هماهنگ شود. کارشناسان هر سازمان باید این ساختار را بررسی کنند و ویژگیهای آن را بسنجند. ایجاد بلاکچین سازمانی، به زمان زیادی نیاز ندارد و کار پیچیدهای نیست. مهم این است که پلتفرمی شکل بگیرد که برای آن مجموعه، کارآمد باشد. بلاکچین باید کاربرد خود را در سازمان نشان دهد. برای مثال بلاکچین میتواند از ثبت دادههای غلط و تکراری جلوگیری کند و از این طریق، هزینههای زمانی و مالی سازمان را کاهش دهد. همچنین انرژی نیروی انسانی تیز در زمینه مفیدتری صرف میشود.
نباید به صرف اینکه بلاکچین، یک فناوری جدید است به هر قیمتی از آن استفاده کرد. در گام نخست باید ثابت شود که بلاکچین در سازمان کاربرد دارد.
- پرسشگر شماره 2: آقای یعقوبی به این نکته اشاره کردند که بانک مرکزی نسبت به تبدیل رمز ارزها به ابزار پرداخت دغدغه دارد؛ در حالی که یکی از بزرگترین کاربردهای این فناوری، همین موضوع تراکنشهای مالی است. احساس خطر بانک مرکزی در این حوزه، میتواند کل عملکرد رمز ارزها را تحتالشعاع قرار دهد. از سوی دیگر مباحثی که در کشور در مورد رمز ارز ملی مطرح میشود، با ماهیت این فناوری در تضاد است و همان حس بدی را که اصطلاحاتی چون اینترنت ملی در مخاطب ایجاد میکنند، به دنبال دارد. نکته این جاست که اگر قرار باشد از رمز ارز به عنوان ابزار پرداخت استفاده نشود، نوع ملی آن نیز تقریبا بی معنا میشود. به نظر میرسد بانک مرکزی با طرح این مباحث، همان رویکرد همیشگی خود در ایجاد انحصار را دنبال میکند و قصد دارد شبکهای مانند شتاب و شاپرک را در حوزه رمز ارزها ایجاد کند. از آقای یعقوبی میخواهم قدری این موضوعات را شفاف کند.
- یعقوبی: نهاد رگولاتوری قصدی برای انتشار رمز ارز ملی ندارد و به دنبال طراحی رمز ارز بانکی مرکزی است.
- پرسشگر شماره 2: ماهیت این دو یکی است و فقط عنوان آنها با هم فرق دارد.
- یعقوبی: من با شما موافق نیستم. در مورد موضوع پرداخت نیز بانک مرکزی برای رمرز ارزهای پایهریال استثناء قائل میشود. پول رایج و رسمی کشور بر اساس قانون ریال تعیین شده است؛ که میتواند در قالب سکه، اسکناس یا رمز ارز باشد. بنابراین، میتوان از رمز ارز بانکی مرکزی به پشتوانه ریال، به عنوان ابزار پرداخت استفاده کرد. نهاد رگولاتوری این امر را به صراحت اعلام کرده است و مشکلی در این زمینه وجود ندارد.